کلبه عشـــــــــــــــــق
کلبه عشـــــــــــــــــق

کلبه عشـــــــــــــــــق

با ستاره ها

شب که می رسد از کناره ها

گریه می کنم با ستاره ها

وای اگر شبی، ز آستین جان

بر نیاورم دست چاره ها

همچو خامشان بسته ام زبان

حرف من بخوان از اشاره ها

ما ز اسب و اصل افتاده ایم

ما پیاده ایم ای سواره ها

ای لهیب غم آتشم مزن

خرمنم مسوز از شراره ها


حسین منزوی

نظرات 1 + ارسال نظر
سعیده یکشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:43 ق.ظ

سلام دوست من وبلاگت عالیه عالیالان فرصت نمیشه همه ی مطالبت رو با دقت بخونم فردا حتمآ دوباره میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد