کلبه عشـــــــــــــــــق
کلبه عشـــــــــــــــــق

کلبه عشـــــــــــــــــق

عشق نهان

دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من 

دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من؟

عشق تو در دل نهان شد.دل زار  و تن ناتوان شد 

رفتی چو تیر و کمان شد از بار غم پیکرمن 

بارو غم عشق او را گردون نیارد تحمل 

چون می تواند کشیدن این پیکر لاغر من؟  

می سوزم از اشتیافت٬ در آتشم از فراقت 

کانون من سینه من٬سودای من آذر من 

اول دلم را صفا داد آیینه ام را جلا داد 

آخر به باد فنا داد٬عشق تو خاکستر من

(صفای اصفهانی)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد