کلبه عشـــــــــــــــــق
کلبه عشـــــــــــــــــق

کلبه عشـــــــــــــــــق

شب نورد

شب است و چهره میهن سیاهه 

نشستن در سیاهی ها گناهه 

تفنگم را بده تا ره بجویم 

که هر که عاشقه پایش به راهه 

برادر بی قراره. برادر شعله واره. برادر دشت سینه ش لاله زاره 

 

شب و دریای خوف انگیز و طوفان. من و اندیشه های پاک پویان 

برایم خلعت و خنجر بیاور. که خون می بارد از دل های سوزان 

برادر نوجوونه. برادر غرق خونه. برادر کاکلش آتش فشونه  

 

تو که با عاشقان درد آشنایی 

تو که هم رزم و هم زنجیز مایی  

ببین خون عزیزان را به دیوار 

بزن شیپور صبح روشنایی 

اصلان اصلانیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد