ای کبوتر از آشیان کرانه کردی
بی سبب چرا ترک آشیانه کردی؟
یادی از رفیقان آشنا نکردی
زین مکان که با عاشقان در آن چمیدی،از آن چه دیدی؟
ناگهان چرا سوی دیگران پریدی؟
ترک یار نالان و ترک خانه کردی
بدگمان گشتم در تو باری، بیوفا نبودی به یاری
در کف بازار شکاری، به صد زخم کاری، همانا دچاری
از فراقت من میکنم شیون
دلبر من نگارینپر من
کی بود جانا کز وفا کردی
همسر من نشینی بر من
ملکالشعرای بهار