کلبه عشـــــــــــــــــق
کلبه عشـــــــــــــــــق

کلبه عشـــــــــــــــــق

شب

هست شب  یک شب دم کرده و خاک رنگ رخ باخته است 

باد نوباره ابر از بر کوه سوی من تاخته است 

هست شب همچو ورم کرده تنی گرم در استاده هوا 

هم از این رو است نمی بیند اگر گمشده ای راهش را 

با تو لشکر، بیابان دراز، مرده را ماند در گورش تنگ 

به دل سوخته من ماند، به تنم خسته که می سوزد از هیبت تب 

هست شب آری شب 

 

علی اسفندیاری (نیما یوشیج)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد