کلبه عشـــــــــــــــــق
کلبه عشـــــــــــــــــق

کلبه عشـــــــــــــــــق

تصنیف شش

ای مه من ای بت چین ای صنم

لاله رخ و زهره جبین ای صنم

تا به تو دادم دل و دین ای صنم

برهمه کس گشته یقین ای صنم

من ز تو دوری نتوانم دیگر

وز تو صبوری نتوانم دیگر

هر که تو را دیده ز خود دل برید

رفته ز خود تا که رخت را بدید

تیر غمت چون به دل من رسید

همچو بگفتم که همه کس شنید

من ز تو دوری نتوانم دیگر

وز تو صبوری نتوانم دیگر

بر همه کس گشته یقین ای صنم

ای نفس قدس تو احیای من

چون تویی امروزه مسیحای من

حالت جمعی تو پریشان کنی

وای به حال دل شیدای من

من ز تو دوری نتوانم دیگر

وز تو صبوری نتوانم دیگر


علی اکبر شیدا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد