کلبه عشـــــــــــــــــق
کلبه عشـــــــــــــــــق

کلبه عشـــــــــــــــــق

سازخاموش

بزن آن پرده اگر چند ترا سیم از این ساز گسسته

نغمه سر کن که جهان تشنه آواز تو بینم

بزن این زخمه اگر چند در این کاسه تنبور نمانده است صدایی

چشمم آن روز مبیناد که خاموش در این ساز تو بینم

بزن این زخمه بر آن سنگ بر آن چوب

نغمه توست بزن آنچه که ما زنده بدانیم

بر آن عشق که شاید بردم راه به جایی

اگر این پرده برافتد من و تو نیز نمانیم

پرده دیگر مکن و زخمه به هنجار کهن زن

اگر چند بمانیم وبگویم همانیم

لاله جغد نگر کاسه آن بربط سغدی ز خموشی


شفیعی کدکنی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد