کلبه عشـــــــــــــــــق
کلبه عشـــــــــــــــــق

کلبه عشـــــــــــــــــق

فریاد غم

ای سینه امشب از غمش، فریاد کن فریاد کن

وی دیده‌ات در ماتمش، بیداد کن بیداد کن

ای پنجه بردر سینه را، دل را از او بیرون بکش

این صید در خون غرقه را، آزاد کن آزاد کن

ای عشق، غمگین خاطرم، بر دل بیفکن آذرخش

ویرانه‌ام را از کرم، آباد کن آباد کن

آزرده ام خواهی چرا، آخر شبی از در درآ

این عاشق دلخسته را، دلشاد کن، دلشاد کن


سیمین بهبهانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد